یا حبیب الباکین

 

ناگهان عطر تو پیچید در آغوش اتاقم

با سرانگشت نسیم آمده بودی به سراغم

زیر و رو کرد مرا دست نسیمی که خبر داشت

من خاموش سراپا همه خاکستر داغم

بین آغوش تو بگذار بسوزم به جهنم-

که به آتش بکشد باغ مرا چشم و چراغم

بیت در بیت بیا پیرهنم باش از آن پس

آشنا می شود آغوش تو با سبک و سیاقم

حرف چشمان تو مانند غزل های ملمع *

واژه در واژه کشیده است از ایران به عراقم
                                                        ( مرداد۱۳۸۸/قبله مایل به تو)

 

* شعری که در آن یک مصرع عربی و یک مصرع فارسی و یا یک بیت عربی

ویک بیت فارسی باشد(فرهنگ فارسی معین).